علوم قرآنی از دیدگاه آیت الله معرفت

پدیدآورمحمد فاکر میبدی

نشریهپیام جاویدان

شماره نشریه6

تاریخ انتشار1390/01/15

منبع مقاله

share 2358 بازدید
علوم قرآنی از دیدگاه آیت الله معرفت

محمد فاکرمیبدی

چکیده:

در این مقاله ضمن بیان فرق علوم قرآن و علوم قرآنی، ترکیب علم قرآنی در آراء اندیشمندان به بحث گذاشته شده است و دیدگاه آیت الله معرفت نیز مورد ارزیابی قرار گرفته شده‏است.
قسم دیگر مقاله به بررسی مرزهای علوم قرآن می‏پردازد و گستره مباحث علوم قرآن مطرح شده است. فرق علوم و معارف قرآن نیز بخش دیگر از مقاله را به خود اختصاص داده است.
در این مقاله زوایای مختلف مباحث علوم قرآن چون علوم لفظی و معنوی، تاریخی و تفسیری، برون قرآنی و درون قرآنی، علوم متصل و مستفاد از قرآن از تقسیمات علوم قرآن دانسته شده است.
مؤلف در این مقاله به بحثهای دیگری در این باره به اختصار اشاره کرده‏است که از جمله آنها، ارتباط عترت با علوم قرآن، شیوه بحث در مباحث علوم قرآن، ماهیت، موضوع و جایگاه علوم قرآن و نیز ضرورت بحث در این حوزه می‏باشد.

کلید واژه‏ها:

قرآن، علوم قرآن، علوم قرآنی، تفسیر، معرفت.

گستره علوم قرآن

ترکیب دو واژه «علوم» و «قرآن» در زبان فارسی می‏تواند به دو شکل وصفی و اضافی به کار رود، بدین معنی که اگر واژه قرآن نسبت به علوم به عنوان صفت باشد به مقتضای مفهوم وصفی آن، برخی از دانش های مربوط به قرآن را در برمی‏گیرد، یعنی دانش هائی که وجهه قرآنی دارند. ولی اگر کلمه قرآن به عنوان مضاف‏الیه و ترکیب ازنوع اضافی باشد، در این صورت اصطلاح «علوم قرآن» به معنای دانش هائی خواهد بود که در ارتباط با قرآن است، که طبعا دانش‏های بیشتری را دربر خواهد گرفت که در همین مقاله بدان اشاره خواهد شد.
البته در ادبیات قرآنی معاصر در زبان فارسی چندان این دقت‏ها اعمال نشده و هر محققی تعبیری را به کار برده‏است. استاد معرفت تعبیر «علوم قرآنی» را برگزیده است، در حالی که آقایان آیت اللّه‏ میرمحمدی و عبدالوهاب طالقانی و دکتر سعیدی روشن و دیگران تعبیر «علوم قرآن» انتخاب کرده ولی محتوای کلی هر دو یکی است.

تفاوت علوم قرآنی با علوم قرآن

بی تردید خاستگاه نخست اصطلاح «علوم قرآن» زبان عربی است، که منشأ آن یکی از دو ترکیب وصفی «العلوم القرآنیه» و ترکیب اضافی «علوم القرآن» می‏باشد. حال باید دید در زبان فارسی کدام‏یک از دو ترکیب فوق مورد نظر قرار گرفته‏است، آیا ترکیب «العلوم القرآنیة» ترجمه و بازگردانده شده است، که مناسب‏تر است به «علوم قرآنی» تعبیر شود. یعنی علومی که موضوع آن قرآن است، همانند علوم سیاسی و علوم طبیعی که موضوع آنها سیاست و طبیعت است. یا ترکیب اضافی «علوم القرآن» مورد نظر است که در این صورت اصطلاح «علوم قرآن» مناسب خواهد بود، و طبعا از حوزه دانش هائی متعلق به قرآن فراتر خواهد رفت و همه علوم مقدمی، علوم بر خواسته و دانش‏های برگرفته از قرآن، را نیز دربر خواهد گرفت.
همان گونه که گفته شد استاد معرفت در آثار فارسی خود عنوان «علوم قرآنی» را برگزیده‏اند، در حالی که آثار عربی ایشان معنون به «علوم قرآن» می‏باشد. که به نظر می‏رسد اگر استاد تعبیر «علوم قرآن» را برای آثار خود می‏پسندیدند بهتر بود. و بسا انتخاب عنوان علوم قرآنی به دلیل این باشد که خواسته‏اند بخش خاصی از علوم قرآن را بحث کرده باشند.

تعریف علوم قرآن

دانشمندان و صاحب نظران حوزه قرآن در روزگاران گذشته، تعریف دقیقی از علوم قرآن ارائه نکرده‏اند، و تنها به ذکر اقسام و عدد آن بسنده نموده‏اند، از جمله زرکشی به نقل از ابن العربی(1)می‏نویسد: علوم قرآنی 77450 علم است. و نیز می‏نویسد: اساس علوم قرآن سه چیز است: توحید و تذکر و احکام، توحید شامل شناخت خدا، اسماء، صفات و شناخت مخلوقات می‏شود. و تذکر شامل وعد و وعید، بهشت و دوزخ و پاک سازی ظاهر و باطن می‏شود. و احکام نیز تکالیف و اوامر و نواحی را در بر می‏گیرد.(2)ولی خود زرکشی مجموع علوم قرآن را چهل و هفت نوع و سیوطی آن را در هشتاد نوع بیان کرده اند.
اما از امروزیانی که کم و بیش در این مقوله قلم زده و سخن گفته‏اند، محمد عبدالعظیم زرقانی است، وی می‏نویسد: علوم قرآن، با ترکیب اضافی خود شامل همه علوم می‏شود، ولی پس از نقل آن از معنی وسیع به فن مدون، تنها شامل مباحث خاصی شده و اصطلاح جدیدی پیدا نموده است.
از این رو، علوم قرآن، مجموعه مباحث مربوط به قرآن از جهت: نزول قرآن، ترتیب، جمع، نگارش، قرائت، تفسیر، اعجاز، ناسخ و منسوخ، دفع شبهات از قرآن و امثال این‏هااست.(3)
شهید آیت اللّه‏ محمد باقر صدر نیز در این زمینه می‏نویسد: علوم قرآن عبارت است از همه معلومات و مباحثی که متعلق به قرآن است، هرچند اهداف آن‏ها مختلف باشد.(4) آقای دکتر سعیدی روشن در این زمینه راه دیگری پیموده و در تعریف خود مبانی فهم قرآن را نیز تعبیه نموده است، وی می‏نویسد: علوم قرآن مطابق اصطلاح مرسوم روزگار ما، آن دسته از دانش هایی است که مبانی، ابزارها و راهبردهای فهم قرآن را تسهیل می‏نماید.(5) وی سپس می‏افزاید: مطالعات مربوط به علوم قرآن آمیخته‏ای از مطالعات برون دینی و درون دینی‏است. بدین معنی که پاره‏ای از این مطالعات همچون ضرورت وحی، دلالت اعجاز و حقانیت آن، تحریف ناپذیری وحی، و همینطور ضرورت فهم پذیری آن صرف نظر از جنبه نقلی، جنبه عقلی دارد.
این بدان معنی است که نگاه نویسنده به مباحث عقلی مربوط به علوم قرآن، نگاهی برون دینی است.

دیدگاه استاد معرفت

به نظر می‏رسد ایشان معتقدند که علوم قرآن و به تعبیر ایشان «علوم قرآنی»، مجموعه «دانش‏های برون قرآنی» است. استاد می‏گوید: علوم قرآنی اصطلاحی است در باره مسائلی مرتبط با شناخت قرآن و شئون مختلف آن. سپس می‏افزاید: مباحثی چون وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول، اسباب نزول، جمع و تألیف قرآن، کاتبان وحی، مکی و مدنی، پیدایش قرائت، پیدایش متشابهات، اعجاز، نسخ و عدم تحریف در علوم قرآنی مطرح می‏شود.(6) و در جای دیگر می‏نویسند: علوم قرآن موضوع خود را قرآن قرار داده و با نگرشی برونی پیرامون آن بحث می‏کند، یعنی مباحثش به محتوای قرآن مربوط نبوده، بلکه به بررسی موضوعاتی همچون تاریخ قرآن، اسباب نزول، کیفیت نزول، مخاطبین قرآن، شبهه تحریف، و نظائر آن می‏پردازد.(7)
در همین راستا استاد در آثار خود به ویژه در موسوعه «التمهید» به مباحثی همچون: پدیده وحی، نزول قرآن، اسباب نزول، تاریخ قرآن، مکی و مدنی، ترتیب سوره‏ها، جمع قرآن، توحید مصاحف، رسم الخط قرآن، قراء و قرائت، محکم و متشابه، نسخ (ناسخ و منسوخ) و اعجاز قرآن می‏پردازد. و کتابی مستقل در مورد تحریف ناپذیری قرآن با عنوان «صیانة القرآن من التحریف» به رشته تحریر می‏آورد.

مرزهای علوم قرآن

بسا بتوان گفت که علوم قرآن در مجموع به سه مرزبندی در حوزه دانش مربوط به قرآن اطلاق می‏شود:
الف) حوزه گسترده در این تعریف اصطلاح علوم قرآن همه‏ی دانشهائی که در جهت فهم قرآن قرار دارد، یا برخاسته از قرآن است، و یا برگرفته از آن می‏باشد را شامل می‏شود، و به دیگر سخن علوم قرآن، بر اساس این اصطلاح عبارت است از:
1ـ دانش‏های برخاسته از قرآن.
2ـ دانش‏هائی که مربوط به شناخت قرآن است.
3ـ دانش هائی که در فهم قرآن نقش و دخالت دارد.
4ـ دانش هائی که مستفاد از قرآن کریم است.
ب) حوزه متوسط یعنی حوزه‏ای که دانش‏های برونی مربوط به قرآن را دربر می‏گیرد، و شامل تاریخ قرآن اعم از نزول و کیفیت آن، جمع و گردآوری قرآن، توحید مصاحف، اسباب نزول، نویسندگان وحی، رسم الخط قرآن، اعراب و اعجام قرآن و دانش‏های قرآنی چون بررسی پدیده وحی، تحریف ناپذیری، اعجاز قرآن، نسخ (ناسخ و منسوخ)، تأویل و تنزیل، ظهر و بطن، و نیز احکام و تشابه، اطلاق و تقیید و جز آن می‏شود.
ج) حوزه کوچک از دایره این اصطلاح، تاریخ قرآن با همه متعلقاتش از مدار علوم خارج است و تنها شناخت پایه‏ای که دو سویه می‏باشد، یک سوی آن در درون قرآن و سوی دیگر آن در برون قرآن است را دربر می‏گیرد. این اصطلاح در برنامه ریزی درسی نقش مهمی دارد.
استاد معرفت در این زمینه به حوزه متوسط نظر دارد.

یاد سپاری

شایان ذکر است که محدود کردن دانش‏های قرآنی به محدود خاص مشکلی ایجاد نمی‏کند. چنان که نگرشی به پهنه همه معارف قرآنی نیز مشکل آفرین نخواهد بود. چراکه اصطلاح علوم قرآنی هنوز بر اصطلاح خاصی استقرار نیافته است.و چون ترکیب وصفی (علوم قرآنی)، رجحانی بر ترکیب اضافی (علوم قرآن) ندارد، لذا مناسب‏تر آن است که علوم قرآن با همان گستردگی ذاتیش به کار رود، و چنانچه محدوده خاصی مورد نظر پژوهشگری می‏باشد با تعریف ویژه و ذکر قیود، آن را معین نماید.

فرق علوم قرآن با معارف قرآن

استاد معرفت در فرق بین علوم قرآنی با معارف قرآنی می‏نویسد: فرق میان علوم قرآنی و معارف قرآنی آن است که علوم قرآنی بحثی بیرونی است و به درون محتوای قرآن از جنبه تفسیری کاری ندارد، اما معارف قرآنی کاملاً با مطالب درون قرآنی ومحتوای آن سر و کار دارد و یک نوع تفسیر موضوعی به شمار می‏رود.
ایشان سپس می‏افزایند: معارف قرآنی یا تفسیر موضوعی، مسائل مطرح شده در قرآن را از حیث محتوائی بررسی می‏کند، بدین ترتیب که آیات مربوط به یک موضوع را از سراسر قرآن در یک جا گردآورده و در مورد آنچه که از مجموع آن‏ها به دست می‏آید سخن می‏گوید، مشروط بر این که از محدوده دلالت قرآنی فراتر نرود. گرچه در تفسیر موضوعی گاه ضرورت دارد به شواهد عقلی و نقلی دیگری نیز استشهاد شود ولی بحث کاملاً قرآنی است.(8)

دو نکته

در این جا دو نکته به نظر می‏رسد:
اول اینکه، به نظر می‏رسد آنچه استاد به عنوان معارف قرآن یا تفسیر موضوعی از آن یاد می‏کند در حقیقت بخشی از همان علوم قرآن به معنی عام است که زرقانی بیان نموده است.
دوم اینکه استاد تنها تفسیر موضوعی را جزء معارف قرآن شمرده‏اند، و سخنی از تفسیر ترتیبی که حجم عظیمی از معارف قرآنی به شمار می‏رود به میان نیاورده‏اند. شاید این بدان معنی باشد که چون در تفسیر ترتیبی نمی‏توان به نظر نهایی قرآن رسید نمی‏توان نام معارف بر آن نهاد.

علم یا علوم؟

پرسشی که در اینجا ممکن است مطرح شود این است‏که چرا در تعریف این بحث‏ها به «علوم قرآنی» یا «علوم قرآن» تعبیر می‏شود، و از کلمه علم استفاده نمی‏شود؟
استاد معرفت در این زمینه می‏نویسد: راز این که علوم را به صیغه جمع گفته‏اند این است که هر یک از این مسائل در چارچوب خود استقلال دارد، و علمی جدا شناخته می‏شوند، و غالبا ارتباط تنگاتنگی میان این مسائل وجود ندارد، لذا میان مسائل علوم قرآنی نوعا یک نظم طبیعی برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آن‏ها ضروری گردد، لذا هر مسأله جدا از مسائل دیگر قابل بحث و بررسی است.

اقسام علوم قرآن

با توجه به این که علوم قرآن از زوایای گوناگون متنوع است، مفسران و دانشمندان علوم قرآن، تقسیمات زیر را ارائه نموده‏اند:

تقسیم اول: علوم لفظی و معنوی

علوم لفظی علومی است که درباره الفاظ قرآن بحث می‏کند مانند: علم تجوید، علم قرائت، فن رسم الخط قرآن، شمارش عدد سوره، آیه، کلمات و حروف قرآن. (بحث از تحریف ناپذیری قرآن و بحث از اعجاز نیز از زاویه‏ای در ردیف همین دسته قرار می‏گیرد).
علوم معنوی علومی است که درباره معانی قرآن بحث می‏کند مانند: تنزیل و تأویل، ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، آیات الاحکام، و علم تفسیر قرآن.(9)
براساس این تقسیم استاد به بخشی از مباحث علوم لفظی و بسیاری از مباحث علوم معنوی پرداخته است.

تقسیم دوم: علوم تاریخی، دستوری و تفسیری

علوم تاریخی، علومی است که درباره سرگذشت قرآن کریم چون: نزول قرآن، نگارش و نویسندگان قرآن، مراحل تدوین و اعراب و اعجام قرآن سخن می‏گوید.
علوم دستوری علومی است که درباره قرائت، تجوید، رسم الخط، و... بحث می‏کند.
علوم تفسیری علومی است که درباره تفسیر، شیوه‏های تفسیری و مناهج آن گفتگو می‏کند.
براساس این تقسیم استاد به همه‏ی علوم تاریخی و علوم دستوری پرداخته است. و درباره علوم تفسیری در بخش مستقل زیر عنوان تفسیر و مفسران به بحث نشسته است.

تقسیم سوم: علوم برون قرآنی و درون قرآنی

منظور از علوم برون قرآنی علومی است که قطع نظر از علوم قرآن و بیرون از محتوای آن، وجود دارد، مثل ادبیات، تاریخ قرآن و امثال آن و مقصود از علوم درون قرآنی، دانش هائی است که از درون قرآن نشأت گرفته است، مثل مباحث اعجاز،
تحریف، شناخت آیات و سوره‏ها، و تمام معارف قرآن.
براساس این تقسیم استاد معرفت به بخشی از مباحث علوم برون قرآنی و بخشی از مباحث درون قرآنی پرداخته است.

تقسیم چهارم: علوم متصل، مرتبط و مستفاد

در این تقسیم براساس میزان ارتباط علوم مختلف با قرآن کریم به شکل زیر مورد توجه قرار گرفته است:

الف) علوم متصل به قرآن

منظور از علوم متصل دانش هایی است که پیوند ناگسستنی با قرآن دارند به گونه‏ای که اگر به فرض قرآن نازل نمی‏شد این علوم نیز اصلاً پا به عرصه وجود نمی‏گذاشت. چراکه این‏ها در حقیقت زاییده خود قرآن کریم هستند، برخی از این علوم عبارتنداز: تاریخ قرآن شامل: کیفیت نزول قرآن، نگارش و رسم الخط قرآن، نویسندگان وحی، جمع و تألیف قرآن در عصر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، جمع و تألیف قرآن پس از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، قاریان و قرائت‏های گوناگون، ترتیب نزول و ترتیب مصحف، تقسیم بندی و اجزاء قرآن، اعجام و اعراب گذاری قرآن، تجوید و تلاوت قرآن، مفردات و معانی واژگان، وجوه و نظائر، غریب القرآن، زبان قرآن، شناخت آیات و اقسام آن، تناسب آیات و سور، احکام و تشابه، نسخ و تخصیص آیات قرآن، اسباب النزول، شناخت اسمی و وصفی قرآن، حدوث و قدم قرآن، ظهر و بطن، تحریف ناپذیری قرآن، اعجاز قرآن و تفسیر و تأویل قرآن.
بر اساس این تقسیم استاد معرفت به غیر از تجوید و تلاوت، مفردات و وجوه و نظائر، شناخت اسمی و وصفی قرآن، حدوث و قدم، و زبان قرآن به همه مباحث پرداخته است.

ب) علوم مرتبط با قرآن

مقصود از این گروه از دانش‏های قرآنی، علومی است که در فهم قرآن نقش اساسی دارند، اما زائیده خود قرآن نیستند زیرا پیش از نزول قرآن به عنوان بخشی از فرهنگ عرب در میان آن‏ها وجود داشته است.
مهمترین دانش‏ها از این سلسله، ادبیات به معنی اعم است، که پایه اساسی در فهم الفاظ هر متن، از جمله قرآن می‏باشد.
برخی از پژوهندگان علوم قرآنی در این باره می‏نویسند: علوم مرتبط به الفاظ قرآن، چهار نوع است: اعراب، نظم، تصریف و اعتبار.(10) منظور از اعراب، علم نحو است، مقصود از نظم، علم بلاغت است، مراد از تصریف، علم اشتقاق است و منظور از اعتبار، علم منطق می‏باشد. در خصوص دانش‏های مربوط به قرآن، علوم دیگری نیز دخالت دارند، که در مجموع عبارتند از: علم لغت یا دانش شناخت واژه‏ها، علم صرف یا دانش تغییر ساخت‏ها و شناخت جایگاه فردی واژه‏ها، علم نحو یا دانش شناخت جایگاه ترکیبی واژه‏ها و اعراب آن‏ها، فقه اللغه یا دانشی که از ارتباط لفظی و معنوی واژگان سخن می‏گوید، علم اشتقاق یا دانش ارتباط واژه‏ها و معانی آن‏ها با یکدیگر، علم اسالیب یا شناخت شیوه‏های کلامی که عبارت است از (علم معانی، دانشی که درباره لفظ، از جهت مطابقت با مقتضی حال گفتگو می‏کند، علم بیان، دانشی که از نحوه بیان یک معنی از راه‏های گوناگون بحث می‏کند، علم بدیع، دانشی که درباره زیبائی‏های کلام سخن می‏گوید)(11)، علم منطق ابزاری است که آدمی با به کار گرفتن آن، از خطای در فکر مصون می‏ماند(12)، علم منطق از این جهت در ردیف علوم لفظی قرار گرفته است، که درباره چگونگی چینش قضایا، که مقدمات قیاس می‏باشد، نیز بحث می‏کند.
استاد معرفت از این نظر تنها به بحث وجوه و نظائر در کتاب علوم قرآنی(13)پرداخته و به هیچ یک از علوم دیگر اشاره‏ای ندارد، چرا که آن‏ها را جزء علوم قرآن نمی‏داند.

نقد

استاد در بیان ضرورت پرداختن به علوم قرآن می‏نویسند: هر یک از مسائل علوم قرآنی در جای خود نقش مهمی در بهره‏گیری از محتوای قرآن ایفاء می‏کنند.(14)الی که تا این حد مورد توجه قرار نگرفته‏اند.

ج) علوم مستفاد از قرآن

در کنار این دو دسته از علوم، علوم دیگری نیز وجود دارد که به علوم مستفاد یا مستنبط از قرآن شهرت دارد. مراد از علوم مستفاد، دانش هایی است که قرآن کریم با نزول خود برای بشریت به ارمغان آورده است، و یا به تکمیل آن پرداخته است، و این نیست مگر به دلیل تربیتی و هدایتی بودن قرآن، و رسالت جامع و فراگیر آن. بدین معنی که هر آنچه مورد نیاز جامعه بشری بوده است، به اجمال یا تفصیل بدان پرداخته است. گاهی قالب بیان عقاید صحیح، گاهی با بیان اخلاقیات و گاهی نیز با تبیین احکام، و در مواردی با نقل تاریخ گذشتگان و جز آن.
در مورد میزان و تعداد این علوم، که در حقیقت همان معارف قرآن هستند، دانشمندان علوم قرآن دیدگاه‏های مختلفی ارائه نموده‏اند، که افزون بر آنکه مربوط به موضوع مقاله نمی‏شود، در این مختصر جای نمی‏گیرد.

علوم قرآن در کلام عترت

علوم قرآن، مانند بسیاری از علوم اسلامی ریشه در کلام معصومان علیهم‏السلام دارد، بدین معنی که این علوم مورد توجه آنان بوده، و به مناسبت هائی به برخی از اقسام آن نیز اشاره نموده‏اند: در باب تاریخ قرآن، قرائت و قراء، ظهر و بطن، شیوه تفسیر، منابع تفسیر و... روایات بسیاری از ناحیه اهل بیت علیهم‏السلام رسیده است که در جای خود مورد استناد و بررسی قرار می‏گیرد. اما در خصوص برخی از دانش‏های قرآنی می‏توان به موارد زیر اشاره کرد: درباره زبان قرآن، امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: نزل القرآن بایاک اعنی و اسمع یا جاره.(15) در مورد دانش مربوط به اسباب نزول، در کلام علی علیه‏السلام آمده است که فرمود: مانزلت فی القرآن، الا و قد علمت این نزلت؟ و فیمن نزلت؟ و فی ای شی‏ء نزلت؟ و فی سهل نزلت ام فی جبل.(16) در خصوص تقسیم بندی آیات قرآن کریم، روایتی از امام باقر علیه‏السلام بدان اشارت دارد که می‏فرماید: ان لکتاب اللّه‏ ظاهرا و باطنا، و معانی، ناسخا و منسوخا، و محکما و متشابها، و سننا و امثالاً، و فصلاً و وصلاً، و احرفا و تصریفا.(17) درباره علوم و معارف قرآنی، در روایتی از امام صادق علیه‏السلام می‏خوانیم که فرمود: ان من القرآن حلالاً، و منه حراما، و فیه نبأ من قبلکم، و فیه نبأ من بعدکم، و حکم ما بینکم.(18) درباره استفاده از مراتب قرآن امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: کتاب اللّه‏ علی اربعة اشیاء: علی العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقائق، فالعبارة للعوام، و الاشارة للخواص، و اللطائف للاولیاء و الحقائق للانبیاء.(19)
پس می‏طلبد بزرگانی همچون استاد را که در این زمینه قلم بزنند و به سهم خود غبار مهجوریت از ساحت قرآن بزدایند.

شیوه بحث در مباحث علوم قرآنی

دانشمندان علوم قرآن، در این مقوله سخنی نگفته‏اند، اما می‏توان از نحوه ارائه مباحث آن‏ها به نوعی، در نگرش کلی آنان به شیوه بررسی هایشان در علوم قرآن پی برد. آیت اللّه‏ خوئی علوم قرآن را در اثر ارزشمند «البیان فی تفسیر القرآن» را به شیوه علم اصول الفقه بررسی کرده‏اند.(20)
اما استاد معرفت در کتاب «التمهید فی علوم القرآن» و دیگر آثار خود، علوم قرآن را به سبک بررسی‏های تاریخی مورد کاوش قرار داده است.

ماهیت علوم قرآن

ولی هیچ کدام نمی‏تواند بیانگر ماهیت علوم قرآن باشد، چرا که علوم قرآن، حتی به معنای خاص آن، در اساس متنوع، و دارای چیستی‏های مختلف است، و طبعا همه آن‏ها نمی‏تواند یک ماهیت داشته باشد، و در حقیقت علوم قرآن مجموعه‏ای است از علوم عقلی و نقلی.
دانش‏های صرف، نحو، لغت و بلاغت جنبه نقلی دارند. مباحث تاریخ قرآن، شناخت آیات، اسباب النزول و تفسیر روائی نیز نقلی است. مباحث ضرورت وحی، تحریف ناپذیری، اعجاز و تفسیر قرآن، آمیزه‏ای از عقل و نقل است. مباحث مربوط به علم کلام، در بخش توحید، و بسیاری از مباحث علم اصول الفقه عقلی است.
علوم مستفاد از قرآن، از مقوله همان علمی است، که از قرآن استنتاج شده است.
بنابراین در هر یک از مباحث قرآنی می‏بایست، شیوه خاص آن دانش را پی گرفت، تا دچار سردرگمی و اشتباه نشویم.

موضوع علوم قرآن

اگرچه هر یک از مباحث علوم قرآن، موضوع خاصی دارد که خود عامل جدایی هر بخش از بخش دیگر است، مانند: سرگذشت قرآن، تدوین، اعجاز، تحریف ناپذیری، نسخ آیات، قرائت، نزول و...در علوم متصل به قرآن، الفاظ، نظم، صرف و اشتقاق و... در علوم مرتبط با قرآن، ذات خداوند و صفات و افعال او، نبی و نبوت و رسالت او، قیامت و معاد و برزخ، انسان و روح و جسد او، تاریخ، آسمان و زمین و کواکب و... در علوم مستفاد از قرآن، اما آنچه همه این‏ها را در سلسله علوم قرآنی به هم پیوند می‏دهد و نقش محوری را ایفاء می‏کند، پسوند قرآن است و در حقیقت موضوع اصلی در همه این علوم خود قرآن کریم می‏باشد.
استاد معرفت در این زمینه معتقد است موضوع علوم قرآن، خود قرآن است لیکن از زاویه برون قرآنی. ایشان می‏گویند: علوم قرآن موضوع خود را قرآن قرار داده و با نگرشی برونی پیرامون آن بحث می‏کند، یعنی مباحثش به محتوای قرآن مربوط نبوده، بلکه به بررسی موضوعاتی همچون تاریخ قرآن، اسباب نزول، کیفیت نزول، مخاطبین قرآن، شبهه تحریف، و نظائر آن می‏پردازد.(21)

جایگاه علوم قرآن

تعیین جایگاه، و میزان برتری هر علم، فن و هنر به یکی از سه عامل: موضوع، شکل و صورت، هدف و غرض، بستگی دارد. طبیعی است که هر علم و هنری که در موضوع برتر باشد، و یا با فرض یگانگی موضوع، از عوامل برتری بیشتری برخوردار باشد، نسبت به دیگری برتری بیشتری خواهد داشت، و اگر از هر جهت، و در همه عوامل برتر باشد، پیشاپیش و در رأس همه قرار می‏گیرد.
در خصوص علوم قرآن، باید گفت: والائی از هر جهت وجود دارد، چرا که موضوع این علم، کلام خدا است که سرچشمه همه فضایل و حکمت‏ها است، صورت این دانش، تجلی اسرار نهفته در آیات الهی، و هدف از آن آگاهی بر تاریخ قرآن، ابزار فهم قرآن، و بالاخره تحصیل معارف قرآنی است. بنابراین باید گفت: علوم قرآن از نظر اهمیت، ارزش و جایگاه در رأس همه علوم قرار دارد، و بسا کلام امام عسکری علیه‏السلام به این حقیقت اشاره دارد، آنگاه که می‏فرماید: ما انعم اللّه‏ عزّوجلّ علی عبد بعد الایمان باللّه‏ افضل من العلم بکتاب اللّه‏ و معرفة تأویله، خداوند عزوجل، بعد از نعمت ایمان به خودش، نعمتی بالاتر از علم به کتابش و شناخت تفسیرش به کسی نداده است.(22)

ضرورت پرداختن به علوم قرآن

استاد معرفت در زمینه ضرورت بحث در علوم قرآنی می‏نویسد: ضرورت بحث از آن جهت است که تا قرآن کاملا شناخته نشود، و ثابت نگردد که کلام الهی است، پی‏جوئی محتوای آن مورد ندارد، برای رسیدن به نص اصلی که بر پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نازل شده، باید روشن کرد که آیا تمامی قرائت‏ها یا برخی از آن‏ها است که ما را به آن نص هدایت می‏کند؟ همچنین در مسأله نسخ، تشخیص آیه منسوخ از ناسخ یک ضرورت است. البته نسخ به معنی اعم که شامل تخصیص و تقیید نیز می‏باشد، چنانکه در کلام پیشینیان نیز آمده است، همچنین مسأله متشابهات در قرآن که بدون تشخیص این جهت در آیات، استنباط احکام و استفاده از مفاهیم عالیه قرآن به درستی ممکن نیست و هر یک از مسائل علوم قرآنی در جای خود نقش مهمی در بهره‏گیری از محتوای قرآن ایفاء می‏کند، برخی از این مسائل از مبادی تصوریه و برخی از مبادی تصدیقیه به شمار می‏روند.(23)
پس چه بسا بتوان گفت: جایگاه علوم قرآنی به همان معنایی که استاد پذیرفته‏اند، به منزله اصول الفقه است نسبت به فقه. البته سخن استاد مبنی بر این است که تمامی مبانی و قواعد تفسیر نیز جزء علوم قرآن بدانیم.

پی نوشت

1- ابوبکر محمد ابن عبداللّه‏ المعافری (ت 544) از فقهای اهل سنت و مؤلف کتاب احکام القرآن در تفسیر آیات الاحکام میباشد. و او غیر محی الدین ابن عربی عارف معروف است.
2- زرکشی، بدر الدین، برهان فی علوم القرآن، ج1، ص17.
3- زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان، ج1، ص28.
4- حکیم، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص3.
5- حکیم، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص3.
6- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص8.
7- اسکندرلو، محمد جواد، علوم قرآنی، ص12، این کتاب تقریرات درس استاد معرفت می‏باشد که در دوره کارشناسی تدریس شده است.
8- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص8.
9- علامه طباطبائی، محمد حسین، قرآن در اسلام، ص108.
10- البرهان فی علوم القرآن، ج1، ص19.
11- جرجانی، علی بن محمد، کتاب التعریفات، ص67.
12- مظفر، محمد رضا المنطق، ص10.
13- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، فصل هفتم.
14- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص8.
15- مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص382.
16- مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص79 و 87.
17- مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص90.
18- مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص111.
19- مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص20.
20- لازم به یادآوری است که علم اصول الفقه خود از مقوله علوم دستوری است که درباره یک سلسله بایدها سخن می‏گوید، نه درباره است‏ها. رک: مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، ص253.
21- اسکندرلو، محمد جواد، علوم قرآنی، ص12، این کتاب تقریرات درس استاد معرفت می‏باشد که در دوره کارشناسی تدریس شده است.
22- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج1، ص217.
23- معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص8.

مقالات مشابه

تنويع و تقسيم مباحث علوم قرآن

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهعلی‌اوسط باقری

علوم تفسيري

نام نشریهحسنا

نام نویسندهجواد محمدی

تقسیم نامه علوم قرآن

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهابراهیم اقبال, منصور پهلوان

درآمدي بر فلسفه علوم قرآني

نام نشریهعلوم قرآن و حدیث

نام نویسندهحسن نقی‌زاده, احمد قرائی سلطان ابادی, سعید نظری توکلی, علی حقی

علوم قرآني در روايات امام صادق (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهمصطفی صلواتی, فاطمه اسلامی‌نژاد

دکتر گرجی و علوم قرآنی

نام نشریهپژوهش‌های قرآن و حدیث

نام نویسندهآزاده عباسی, مریم حاج عبدالباقی

اشارات علوم قرآنی و تفسیری آیات کتاب دینی و قرآن

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهمسعود رستنده, محمدجعفر شهروزی

چند و چون علوم قرآن

نام نشریهپژوهش و حوزه

نام نویسندهمحمد فاکر میبدی

روش شناسی علوم قرآنی

نام نشریهمیثاق امین

نام نویسندهید‌الله چوپانی